در گفت وگو با لینك وبسایت مطرح شد
حذف جانبدارانه اکانت ها و تسلط لابیگری صهیونیستی بر مدیریت محتوای شبکه های اجتماعی
به گزارش لینک وبسایت، محقق حوزه فضای مجازی، دوگانگی در حذف اکانت های شبکه های اجتماعی را نشان دهنده تسلط لابی های صهیونیستی بر مدیریت محتوای شبکه های اجتماعی دانست و اظهار داشت: در حالیکه غرب بعنوان حامی اصلی آزادی بیان شناخته می شود، در عمل نگاههای متفاوتی در مورد حذف اکانت ها وجود دارد و بنظر می رسید در مقابل تعلیق اکانت های موضوع هایی مانند فلسطین یا مقاومت اسلامی، واکنش های گسترده ای از جانب آنها شکل گیرد، اما متأسفانه شاهد سکوت معناداری هستیم.
محمد اصولی از تحلیلگران و فعالان فضای مجازی در گفتگو با ایسنا، حذف یا تعلیق اکانت ها در شبکه های اجتماعی را عموماً بر اساس قوانین و مقررات پلت فرم ها دانست که کاربران در هنگام ثبت نام آنها را می پذیرند، اظهار داشت: این قوانین شامل مواردی مانند پیشگیری از انتشار محتوای تهدیدآمیز، نقض حق کپی رایت، فعالیتهای اسپم و نفرت پراکنی است. بعنوان مثال، محتوای تهدیدآمیز ضد امنیت عمومی یا انتشار اخبار جعلی در دسته نقض قوانین قرار می گیرند.
وی ادامه داد: این مسئله در ظاهر برای حفظ امنیت کاربران و حفاظت از محیط سالم ارتباطی طراحی شده است و در شروع کار، امری بدیهی به نظر می رسد؛ اما داستان از جایی جالب می شود که تفسیر این قوانین و مقررات به شکل کاملا واضحی، جانبدارانه و سلیقه ای صورت می گیرد. مثلا ایلان ماسک، مالک پلت فرم ایکس گفته بود هر کسی که عبارت «از رودخانه تا دریا» را در X پست کند، تعلیق خواهد شد؛ چون که به معنای نسل کشی است و هر کسی که خواهان نسل کشی باشد، تعلیق خواهد شد. با این وجود، خیلی از حساب های صهیونیستی که عباراتی مانند «غزه را صاف کنید»، «آن را به پارکینگ تبدیل کنید» و «کل استخر ژنی خویش را از روی زمین حذف کنید» را منتشر نموده اند، همچنان در همان پلت فرم فعال می باشند.
اصولی، این نوع دوگانگی را نشان دهنده تسلط لابی های خاص همچون لابی های صهیونیستی بر مدیریت محتوای شبکه های اجتماعی دانست و خاطرنشان کرد: در حالیکه غرب بعنوان حامی اصلی آزادی بیان شناخته می شود، در عمل نگاههای متفاوتی در مورد حذف اکانت ها وجود دارد. بنظر می رسید که در مقابل تعلیق اکانت های در رابطه با موضوع هایی مانند فلسطین یا مقاومت اسلامی، واکنش های گسترده ای از جانب مدافعان حقوق بشر و آزادی بیان شکل گیرد، اما متأسفانه ما شاهد یک سکوت معنادار در این خصوص هستیم.
به نقل از ایشان، این تضاد نشان دهنده دوگانگی در اجرای استانداردهاست؛ در حالیکه آزادی بیان باید بعنوان یکی از اصول کلیدی جوامع دموکراتیک حفظ شود، فشارهای سیاسی و اقتصادی سبب می شود که بعضی از گروه ها و دیدگاه ها تحت فشار قرار گیرند و حذف شوند. این روند در پلت فرم هایی مانند ایکس (توییتر سابق)، اینستاگرام و فیس بوک به وضوح قابل مشاهده می باشد.
این محقق حوزه فضای مجازی پاسخ این سؤال را که «آیا این اقدام توییتر می تواند به دیگر شبکه های اجتماعی الگو دهد»، مثبت دانست و تصریح کرد: اقداماتی که توییتر در زمینه حذف اکانت ها انجام می دهد، می تواند الگویی برای دیگر پلت فرم ها باشد. هرچند اینستاگرام و فیس بوک هم در موارد مشابه جلوتر از توییتر بسیار فعال بوده اند و توجیهاتی که برای حذف اکانت ها عرضه می شود، مانند مبارزه با محتوای نفرت پراکن یا مقابله با اطلاعات نادرست، به تدریج مسئله بستن اکانت ها را به امری عادی تبدیل نموده و راه برای پلت فرم های مختلف هموار شده است.
اثرات تداوم حذف اکانت ها با هدف آزادی بیان
اصولی تصریح کرد: جهان سال هاست که شاهد امپریالیسم رسانه ای بوده و با ظهور شبکه های اجتماعی جدید امیدوار بودیم که جریان آزاد اطلاعات را بتوان برقرار کرد، اما متأسفانه نفوذ لابی ها در مدیریت این پلت فرم ها به شکل مستقیم و غیر مستقیم سبب شده شاهد انواع و اقسام اعمال محدودیت ها و حذف اطلاعات و سانسور هدفمند باشیم. این رویکرد می تواند به تحریف واقعیات و جهت دهی افکار عمومی منجر شود؛ چون که تنها قسمتهایی از اطلاعات به کاربران می رسد که مطابق با منافع خاصی است.
وی ادامه داد: علاوه بر این، حذف مکرر اکانت های فعالان فرهنگی و اجتماعی در کشور، نمونه ای از این مسئله است. چنین اقداماتی می تواند به ایجاد نوعی خودسانسوری در بین کاربران منجر شود؛ کاربران امکان دارد از ترس حذف شدن، از بیان نظرات واقعی خود اجتناب کنند و در نهایت به سمتی بروند که برای پلت فرم های غربی قابل قبول باشد.
پیشنهادی برای بهبود فضای تبادل اطلاعات
اصولی به بیان پیشنهاداتی برای بهبود فضای دیالوگ و تبادل نظر پرداخت و اظهار داشت: یکی از پیشنهادات کلیدی اینست که کاربران، بخصوص کسانیکه محتوای آنها بیشتر به داخل کشور مربوط است، از پلت فرم های داخلی استفاده نمایند.
به قول این محقق، این پلت فرم ها می توانند فضای امن تر و عادلانه تری برای تبادل نظر فراهم نمایند و از نظارت و کنترل شدید نهادهای اطلاعاتی غربی مانند NSA و GCHQ در امان بمانند.
اصولی افزود: پلت فرم های داخلی همینطور می توانند به توسعه و تقویت جریان اطلاعات ملی و گفتمان های محلی کمک کنند. از طرفی ایجاد یک چارچوب قانونی شفاف و جهانی برای تنظیم عملکرد پلت فرم های اجتماعی می تواند به حفظ تعادل بین آزادی بیان و مسئولیت پذیری کمک نماید. تصویب قانون خدمات دیجیتال (Digital Services Act) اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۲، مدلی از این چارچوب هاست که می تواند گام مثبتی به حساب بیاید.
این فعال حوزه فضای مجازی افزود: این قانون، شرکتهای فناوری را ملزم می کند تا شفافیت بیشتری در مورد الگوریتم های خود و نحوه مدیریت محتوا داشته باشند تا کاربران بتوانند با آرامش روانی بیشتری فعالیت کنند.
وی تصریح کرد: بعنوان یک متخصص، نگرانی اصلی من در مورد این رویکرد، تاثیر آن بر اکوسیستم نوآوری در فناوری اطلاعات و ارتباطات است. این فضا می تواند بگونه ای طراحی شود که گفتمان های مختلف همچون گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت به صورت آزاد و بدون محدودیت های جانبدارانه رشد کنند. اما اعمال محدودیت های بی رویه نه تنها جریان آزاد اطلاعات را متوقف می کند، بلکه منجر به خودسانسوری کاربران و ایجاد فضایی خنثی برای گفتمان ها می شود.
وی اظهار نمود: از سوی دیگر، پلت فرم های بین المللی به جای فراهم کردن بستری برای تبادل آزاد نظرات، به ابزاری برای جهت دهی افکار عمومی به نفع گروههای خاص تبدیل گشته اند که این مسئله چالشی جدی برای فضای تبادل آزاد نظر در عصر دیجیتال است.
اصولی اظهار داشت: حذف اکانت ها در کل اگر به درستی و به صورت هدفمند ضد اکانت های متخلف اجرا شود، می تواند به افزایش امنیت کاربران و کاهش محتوای نامناسب کمک نماید. اما از سوی دیگر، اگر حذف اکانت ها به صورت سلیقه ای و جانبدارانه صورت گیرد، اعتماد کاربران به پلت فرم کاسته شده و آنها از تعامل و بیان نظرات واقعی خود خودداری می کنند. این مسئله می تواند به کاهش تعامل کاربران و ایجاد نوعی احساس ناامنی در فضای مجازی منجر شود.
منبع: لینك وبسایت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب